با ولایت تا شهادت

متن مرتبط با «شهید امیر ناصر سلیمانی» در سایت با ولایت تا شهادت نوشته شده است

شهید امیر ناصر سلیمانی

  •   پیکرش را با دو شهید دیگر، تحویل بنیاد شهید داده و گذاشته بودند سردخانه.    نگهبان سردخانه می گفت: یکی از آنها آمد به خوابم و گفت:    ((جنازه ی من رو فعلاً تحویل خانواده ام ندهید ))   از خواب بیدار شدم.    هر چه فکر می کردم کدام یک از این دو نفر بوده ، نفهمیدم ؛    گفتم ولش کن ،خواب بوده دیگه.   فردا قرار بود جنازه ها رو تحویل بدیم که شب دوباره خواب شهید رو دیدم.    دوباره همون جمله رو بهم گفت .این بار فوراً اسمش رو پرسیدم.    گفت: امیرناصر سلیمانی   از خواب پریدم ، رفتم سراغ جنازه ها.    روی سینه ی یکی شان نوشته بود ((شهید امیر ناصر سلیمانی)). بعد ها متوجه شدم ت,شهید امیر ناصر سلیمانی ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها